آرامش ذهن خود را حفظ کنید

ذهن ما برای حل مشکلات ، نظم بخشیدن به امور ، انجام کار و در عین حال درک واقعیت روزمره ما فوق العاده است. ذهن یک ماشین استدلال است که دوست دارد ما را مشغول فکر کردن به گذشته و کشف آینده کند. یوگی ها ذهن را با یک میمون مست مقایسه می کنند که توسط یک عقرب گزیده شده است. هدن خیلی خیلی فعال است . وظیفه ما این است که ذهن خود را تربیت کنیم تا بر افکاری تمرکز کند که به ما خدمت می کنند و به افکار منفی نگرانی و ترس دائمی ما پایان بدهد.

همه ما با صدایی در سرمان آشنا هستیم که ما را تحقیر می کند ، قضاوت می کند ، ترسناک است ، به خود شک دارد و ما را مشغول نگرانی می کند. بیشتر اوقات این صدا معتبر نیست و مطمئناً رهبر خوبی نیست ، اما ما تمایل داریم به آن گوش دهیم. سئوال بزرگ این است که افکار از کجا می آیند و چرا باید آنها را باور کنیم؟ بیشتر افکار از اساس تجربیات ما و آنچه ما آن را درست می پذیریم نشأت می گیرد.

 

آرامش ذهن خود را حفظ کنید
آرامش ذهن خود را حفظ کنید

باورها افکار را ایجاد می کنند ، افکار احساسات را ایجاد می کنند و احساسات اقدامی را که ما انجام می دهیم ایجاد می کند. تونی رابینز می گوید که باورها قدرت ایجاد و قدرت تخریب را دارند. انسانها این توانایی فوق العاده را دارند که از تجربیات زندگی خود استفاده کرده و معنایی را ایجاد کنند که آنها را ناتوان کند یا معنایی را که می تواند به معنای واقعی کلمه جان آنها را نجات دهد ، ایجاد کنند. ما باید انتخاب کنیم که می خواهیم وقت خود را در مورد چه چیزی صرف کنیم.

آنچه را که ما در مورد آن فکر می کنیم ، به وجود می آوریم. بدون افکار منفی ما ، ما دارای ذهن آرام هستیم و در هماهنگی مسالمت آمیز زندگی می کنیم. اکهارت توله به ما می گوید: “افکار خود را جدی نگیرید.” این که بتوانید ذهن خود را مشاهده کنید به این معنی است که شما از افکار خود بزرگتر هستید. تصمیمات

تنها مشکل این است که ما به عنوان ناظر ارتباط خود را از دست می دهیم ، زیرا دائماً درگیر درام های زندگی روزمره خود هستیم. بنابراین چه می توانیم بکنیم تا از افکاری که به ما خدمت نمی کنند بیشتر آگاه شویم؟ تمرین مدیتیشن یک راه عالی برای شروع است. مدیتیشن رها کردن افکار مثبت و منفی است. ما یاد می گیریم که به عنوان ناظر افکار خود ارتباط برقرار کنیم. ما در هنگام تمرین عدم وابستگی ، که به طور موقت از پیوندهای عاطفی ما جدا می شود ، همه افکار را رها می کنیم.

مدیتیشن یعنی پذیرفتن هر لحظه در حالی که به طور کامل حضور دارید. با تمرین مدیتیشن این مهارت را به دست می آوریم که هدف مدیتیشن را مهمتر از افکار خود قرار می دهیم. وقتی حالت مدیتیشن به دست آید ، ذهن ما در نهایت از تشنگی برای هر چیزی دست می کشد. در اینجا ما صلح ، وضوح و واقعیتی را تجربه می کنیم که عاری از قضاوت ، دلبستگی ، استیصال و علاقه شخصی است. توصیف آن بسیار دشوار است و باید تجربه شود.

این احساس آرامش عمیق از قبل در درون ما وجود دارد ، همانطور که درخت بلوط در حال حاضر در بلوط است. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که افکار ، ترس ها و الگوهای تفکر خود را از سر راه برداریم و سپس این حالت طبیعی و شگفت انگیز را تجربه کنیم. فقط رها کنید و اجازه دهید این اتفاق بیفتد. تمرین دیگری که من روزانه از آن استفاده می کنم این است که هرگاه از تفکر غیرمولد آگاه می شوم ، با خودم تکرار می کنم “من هستم”. این یک نوع مانترا است. تکرار آن با آزادسازی افکار من را به آن لحظه باز می گرداند.

یک ابزار اضافی که من هنگام نگرانی یا ترس از آن استفاده می کنم این است که بلافاصله نفس عمیق می کشم ، افکار خود را رها می کنم و به چیزی فکر می کنم که از آن سپاسگزارم. این تکنیک ها چرخه تفکر منفی را می شکنند. تمرین این تکنیک ها نیازمند تمایل شدید برای رهایی از تله های ذهن است. شما این توانایی را خواهید داشت که از شیوه قدیمی دیدن چیزها رهایی یابید و در حالی که به یک فرد شادتر و سالمتر نگاه می کنید ، به شیوه جدیدی به آنها نگاه کنید. هر آنچه را که فکر می کنید باور نکنید. موفقیت شما با تمرین مداوم دنبال می شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید